روانشناسی خانواده با کارکرد سالم
داشتن خانواده ای با کارکرد سالم، در بررسی های روانشناسی مورد ارزیابی قرار داشته و قابل اجراست.
خانواده های برخوردار از کارکرد سالم، سوای بقای خود در قالب یک نظام، موجب شکوفایی توان بالقوه یکایک اعضای خود می گردند. یعنی به آن ها اجازه می دهند با اعتماد و اطمینان خاطر در پی کاوشگری و خودیابی برآیند.
کانستنتین (۱۹۸۶) میان نظام خانوادگی توانا و ناتوان فرق قائل است:
گروه اول؛ می تواند میان نیازهای آن نظام در قالب یک واحد خانوادگی و علایق شخصی تمامی اعضای خود تعادل برقرار کند. خانواده های توانا شیوه هایی اتخاذ می کنند که نیازهای بعضا متعارض اعضای خود را ارضا می سازند.
گروه دوم؛ ویژگی خانواده های ناتوان عبارت است از کم کاری یا غلبه کردن بر سایر اعضای گروه، به طوری که منافع عده ای در نتیجه آن از میان می رود. این الگو غالباً در خانواده های نا استوار، انعطاف ناپذیر، یا آشفته و پر هرج و مرج دیده می شود.