روانشناسی دوری از خانواده
وضعیت روانشناسی فردی که به هر دلیلی ناچار به دوری از محیط خانواده شده، قابل بررسی است.
دوری از خانواده به هر دلیلی اعم از ازدواج، تحصیل و یا حتی جدا شدن پدر و مادر از هم و… می تواند به وجود آید که هم مزایا داره و هم معایبی.
زمانی که فرد از خانواده دور می شود، در اوائل هیجان زده می شود و از این فاصله خوشحال است.
اما زمانی که این مدت خیلی طولانی می شود، باعث آسیب های روحی و روانی در او می شود و وضعیت بغض و ناراحتی شدید را در او پدید می آورد که حتی می تواند به صورت پنهان باشد.
فرد در این زمان نیاز دارد که خود را به قبول این فاصله بقبولاند و دلائلی برای خود بجوید تا بتواند به خوبی از این تنهایی و دوری بهره ببرد و زمان را از حالت کسالت بار در آورد.
در دوری هایی که بخاطر تحصیل اتفاق می افتد می توان خوب تر درس خواندن برای رسیدن به موفقیت بیشتر و بهتر و به اصطلاح مایه افتخار خانواده شدن را ملاک مناسبی در نظر گرفت.
در دوری با عامل ازدواج، داشتن یک زندگی سعادتمند و خوشبخت، اشتغال در کار دلخواه و داشتن فرزندان شاد، می توانند دلائل خوبی برای زیباتر کردن دوری باشند.
شاید دوری از خانواده گزینه انتخابی خوبی در زندگی نباشد، اما لازم است که بتوان در هر شرایطی، تعادل روانشناسی را حفظ نمود.